Untitled Document
 
 
 
  2025 Oct 26

----

04/05/1447

----

4 آبان 1404

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند:
"يا معشر الشباب، من استطاع منكم الباءة فليتزوج، فانه اغض للبصر و احصن للفرْج" (بخارى : 5066/112/9 و مسلم : 1400/1018/2)
"اي جماعت جوانان، هر کس از شما که توانايي ازدواج را داشته باشد پس ازدواج کند؛ زيرا ازدواج بهتر چشم را (از حرام) مي‌پوشاند و بهتر فرج را (از حرام) محافظت مي‌کند، و کسي که نتوانست (ازدواج کند) بايد روزه بگيرد؛ چون روزه او را از حرام نگاه ميدارد (زيرا شهوت جنسي او را کم مي‌کند)

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

ادبیات>اشخاص>ابراهیم بن ممشاد متوکلی اصفهانی

شماره مقاله : 10218              تعداد مشاهده : 374             تاریخ افزودن مقاله : 29/3/1390

ابراهیم بن ممشاد متوکلى اصفهانى [1]
کنیه اش ابو اسحاق بود. حمزه گوید از بلغاى اصفهان ابو اسحاق متوکلى بود. از رستاق جى بود، از قریه اسّیجان. به عراق رفت. نخست دبیر متوکل بود، سپس در زمره ندیمان او در آمد. از این رو، او را متوکلى مى خواندند. در زمان او در عراق کس در بلاغت به پایه اش نمى رسید. در تعریف و تمجید از متوکل و فتح بن خاقان رساله هاى دراز دارد که تا به امروز در میان دبیران عراق دست به دست مى گردد. او را از همنشینى با فرزندان متوکل خوش نیامد. آنان را ترک گفت و به یعقوب بن لیث پیوست.
حمزه از عمارة بن حمزه روایت کند که متوکلى به مجلس متوکل در آمد، مال فراوانى در پیشگاه ریخته بود که از امرا و سروران هر کس هر چه مى خواست بر مى گرفت و متوکلى همچنان در جاى خود نشسته بود. متوکل گفت: تو چرا دست نمى یازى؟ گفت:
جلالت امیر المؤمنین مانع مى شود. نعمتى که مرا ارزانى داشته مرا از هر مال دیگر بى نیاز مى کند. متوکل را خوش آمد چند جاى را به اقطاع او داد.
ابراهیم در بلاغت یگانه زمان خود بود که کس را بر او پیشى نبود. در ایام معتمد وى از جانب معتمد و موفق نزد یعقوب بن لیث به رسالت رفت. یعقوب او را در نزد خود نگه داشت و بر همه در باریان خویش برترى نهاد. سرداران و حواشى یعقوب بر او حسد بردند و سعایت کردند که در نهان با موفق مکاتبه دارد. یعقوب بر او خشم گرفت و به قتلش آورد.
من مى گویم که متوکلى به یعقوب پیوست و دلیلش قصیده اى است که در همان زمان از نزد یعقوب براى معتمد فرستاد. قصیده این است [2]:
أنا ابن الأکارم من نسل جم ...و حائز إرث ملوک العجم
و محیی الذی باد من عزّهم ...و عفّی علیه طوال القدم
معی علم الکابیان الذی به... ارتجى أن أسود الأمم
فقل لبنى هاشم اجمعین... هلموا الى الخلع قبل الندم
ملکناکم عنوة بالرّما...ح طعنا و ضربا بسیف خذم
و اولاکم الملک آباءنا ...فما إن وفیتم بشکر النعم
فعودوا إلى أرضکم بالحجاز... لأکل الضّباب و رعی الغنم
فإنی سأعلو سریر الملوک... بحدّ الحسام و حرف القلم

[1] الوافى 6: 149 (از یاقوت)
[2] حاصل معنى: من فرزند بزرگوارانى از تبار جمشیدم و میراث بر شاهان ایران. عزت و شوکت آنان را که از میان رفته است زنده کننده ام. عزت و شوکتى که طول سالها بر آن پرده پوشیده. درفش کاویانى با من است که امید مى دارم بدان بر همه ملتها سرورى جویم. همگى بنى هاشم را بگویید پیش از پشیمانى به خلع خود پردازید و ما به نیروى نیزهایمان و ضرب شمشیرهاى برنده شما را به فرمان خویش در آوردیم. پدران ما پادشاهى را به شما ارزانى داشتند و شما به شکر نعمت وفا ننمودید. به سرزمین خود در حجاز باز گردید براى خوردن سوسمار و چرانیدن گوسفند. زودا که من بر سریر شهریاران فرا روم به پایمردى شمشیر و قلم.

منبع: ترجمه معجم الادباء، اثر ياقوت حموى (وفات مؤلف: 626 هـ. ق)، مترجم عبد المحمد آيتى، چاپ اول، انتشارات سروش، تهران، 1423 هـ ق.



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قال ميمون بن مهران: «إن العبد إذا أذنب ذنباً نكت في قلبه بذلك الذنب نكتة سوداء، فإن تاب محيت من قلبه فترى قلب المؤمن مجلي مثل المرآة، ما يأتيه الشيطان من ناحية إلا أبصره، وأما الذي يتتابع في الذنوب فإنه كلما أذنب ذنباً نكت في قلبه نكتة سوداء، فلا يزال ينكت في قلبه حتى يسود قلبه، ولا يبصر الشيطان من حيث يأتيه»."حلية الأولياء وطبقات الأصفياء" حافظ أبو نعيم اصفهاني. میمون بن مهران فرمود: «هرگاه بنده ای گناهی را مرتکب شود نقطه ی سیاهی بر قلبش پدیدار می شود، ولی هرگاه توبه کرد آن نقطه سیاه از قلبش پاک می شود، پس قلب مؤمن مانند آینه روشن است، و شیطان (برای فریفتن او) جز با زیر نظر گرفتن وی (و حیله) سراغش نمی آید. اما آنکس که مدام در حال گناه است با هر گناهی که انجام می دهد نقطه ی سیاهی بر قلبش پدیدار می شود تا آنکه قلبش کاملا سیاه می گردد، و شیطان هرگاه سراغش برود نیازی به فریب و زیر نظر گرفتنش ندارد».

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 1075
دیروز : 27544
بازدید کل: 12896724

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010