Untitled Document
 
 
 
  2025 Dec 07

----

16/06/1447

----

16 آذر 1404

 

تبلیغات

حدیث

 

رسول ‎الله  صلی الله علیه و سلم  است می‌فرمايد: «كُلُّ أُمَّتي يَدْخُلُونَ الجَنّةَ، إلاّ مَنْ أبَى»
تمام امت من وارد بهشت می‌شود بجز كسي كه‌ انكار مي‌كند. پرسيدند: اي رسول خدا چه كسي انكار مي‌كند؟ فرمود: «مَنْ أطاعَني دَخَلَ الجنةَ، ومَنْ عَصانِي فَقَدْ أبى.» یعنی: (هركس از من اطاعت كند وارد بهشت می‌شود و هر كس از من نافرماني كند از ورود به بهشت سرباز می‌زند).
بخاري ش/7280

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

قرآن و حدیث>اشخاص>صفوان بن محرز مازنی

شماره مقاله : 10551              تعداد مشاهده : 409             تاریخ افزودن مقاله : 16/5/1390

صفوان بن محرز مازنى‏
از بنى تميم و محدثى مورد اعتماد و داراى فضيلت و پارسايى بوده است.
گويد روح بن عبادة، از هشام، از حسن بصرى ما را خبر داد كه می گفته است صفوان بن محرز سردابى داشت كه جز براى شركت در نماز از آن بيرون نمی آمد.
گويد عفان بن مسلم، از مهدى بن ميمون، از غيلان بن جرير، از صفوان بن محرز ما را خبر داد كه می گفته است او و يارانش جمع می شده اند و حديث می خوانده و نقل می كرده اند و اين حالت گريه و رقت را نمی ديده اند. گويد: در همان حال او را می گفتند اى صفوان براى ياران خود حديث نقل كن، و همينكه او می گفت الحمد لله، حاضران به رقت می آمدند و اشكهايشان مانند آب از دهانه مشك فرو می ريخت.
گويد عفان بن مسلم، از جعفر بن سليمان ما را خبر داد كه می گفته است، از معلى بن زياد شنيدم می گفت صفوان بن محرز سردابه‏اى داشت كه در آن می گريست. گويد: و می گفته است جايگاه شهادت را می بينم كاش دل و نفس من مرا همراهى كند.
گويد عفان بن مسلم، از جعفر بن سليمان، از هشام بن حسّان به نقل از حسن بصرى ما را خبر داد كه می گفته است صفوان بن محرز می گفت هر گاه گرده نانى داشته باشم كه براى سد جوع و پايدارى بخورم و سبوى آبى داشته باشم كه بياشامم، خاك بر سر دنيا و دنيا داران باد.
گويد عفان بن مسلم، از حماد بن سلمه، از ثابت بنانى ما را خبر داد كه می گفته است صفوان بن محرز كوخى داشت كه پايه آن تنه درخت خرمايى بود، آن پايه شكست. او را گفتند آن را اصلاح نمی كنى؟ گفت رهايش كنيد كه فردا خواهم مرد.
گويد عفان بن مسلم، از حماد بن سلمه، از ثابت بنانى ما را خبر داد كه می گفته است من و حسن بصرى براى عيادت صفوان بن محرز رفتيم. پسرش پيش ما آمد و گفت صفوان گرفتار درد شكم- اسهال- است و نمی توانيد پيش او برويد. حسن بصرى به او گفت اگر گوشت و خون پدرت- فربهى او- در اين جهان گرفته شود و خداوند در قبال آن از خطاهاى او چشم پوشى فرمايد بهتر از آن است كه با خود به گور ببرد و زمين آن را بخورد و پاداشى براى او منظور نشود.
گويد عارم بن فضل، از حماد بن زيد، از محمد بن واسع ما را خبر داد كه می گفته است صفوان بن محرز گروهى را ديد كه ميان مسجد با يك ديگر خصومت و ستيز می كنند، برخاست و جامه خويش را تكان داد و گفت جز اين نيست كه شما در حال جنگ هستيد.
گويد عبد الوهاب بن عطاء، از عوف، از خالد احدب ما را خبر داد كه می گفته است صفوان بن محرز هنگام مرگ به خانواده خود گفت می دانيد كه ما هر چه را رسول خدا صلى الله عليه وسلم به آن عقيده داشته اند به آن معتقديم و فرموده است «كسى كه در سوگوارى فرياد بر آرد و موى خود را از بن بكند يا جامه بدرد از ما نيست». گفته اند صفوان در بصره به روزگار حكومت بشر بن مروان در گذشته است.
*
متن عربی:
صفوان بن محرز المازني
من بني تميم، وكان ثقة وله فضل وورع.
قال: أخبرنا روح بن عبادة قال: حدثنا هشام عن الحسن قال: كان لصفوان بن محرز سرب لا يخرج منه إلا للصلاة.
قال: أخبرنا عفان بن مسلم قال: حدثنا مهدي بن ميمون قال: حدثنا غيلان بن جرير عن صفوان بن محرز قال: كانوا يجتمعون هو وإخوانه ويتحدثون فلا يرون تلك الرقة، قال فيقولون: يا صفوان حدث أصحابك، قال فيقول: الحمد لله، فيرق القوم وتسيل دموعهم كأنها أفواه المزاد.
قال: أخبرنا عفان بن مسلم قال: حدثني جعفر بن سليمان قال: سمعت المعلى بن زياد يقول: كان لصفوان بن محرز سرب يبكي فيه، قال: وكان يقول: قد أرى مكان الشهادة لو تشايعني نفسي.
قال: أخبرنا عفان بن مسلم، حدثني جعفر بن سليمان، حدثنا هشام بن حسان عن الحسن قال: قال صفوان بن محرز إذا أكلت رغيفا أشد به صلبي وشربت كوزا من ماء فعلى الدنيا وأهلها العفاء.
قال: أخبرنا عفان بن مسلم قال: حدثنا حماد بن سلمة عن ثابت
أن صفوان بن محرز كان له خص فيه جذع فانكسر الجذع فقيل له: ألا تصلحه؟ قال: دعوه فأنا أموت غدا.
قال: أخبرنا عفان بن مسلم قال: حدثنا حماد بن سلمة قال: أخبرنا ثابت قال: ذهبت أنا والحسن إلى صفوان بن محرز نعوده فخرج إلينا ابنه فقال: هو مبطون لا تستطيعون تدخلون عليه، فقال الحسن: إن أباك أن يؤخذ من لحمه ودمه يكفر الله به من خطاياه خير له من أن يدخل قبره جميعا فتأكله الأرض ولا يؤجر في ذلك.
قال: أخبرنا عارم بن الفضل قال: حدثنا حماد بن زيد عن محمد بن واسع عن صفوان بن محرز أنه رأى قوما يتخاصمون في المسجد فقام ونفض ثيابه وقال: إنما أنتم حرب.
قال: أخبرنا عبد الوهاب بن عطاء قال: أخبرنا عوف عن خالد الأحدب قال: قال صفوان بن محرز عند الموت لأهله: تعلمون أنا نرى مما يرى منه رسول الله، صلى الله عليه وسلم، ليس منا من سلق وحلق وخرق، قالوا: وتوفي بالبصرة في ولاية بشر بن مروان.

از کتاب: ترجمه الطبقات الكبرى ، محمد بن سعد كاتب واقدى (م 230)، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، انتشارات فرهنگ و انديشه، 1374ش.

مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
islamwebpedia.com




 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

از محمّد بن عقيل بن ابي طالب روايت است: علي رضی الله عنه براي ما سخنراني كرد و گفت: اي مردم! شجاع‌ترين مردم كيست؟ گفتيم: شما، اي امير مؤمنان! گفت: ابوبكر صديق رضی الله عنه شجاع‌ترين مردم است، در روز جنگ بدر ما براي رسول الله صلی الله علیه و سلم سايه‌باني درست كرده بوديم، گفتيم: چه كسي در كنار پيامبر صلی الله علیه و سلم از ايشان نگهباني مي‌کند تا كسي از مشركان به او نزديك نشود؟ كسي جز ابوبكر براي نگهباني نايستاد، او بود كه با شمشير از غلاف كشيده كنار سر مبارك او ايستاده بود، هرگاه كسي مي‌خواست به رسول الله صلی الله علیه و سلم نزديك شود ابوبكر با شمشيرش جلوي او را مي‌گرفت و من خودم (علي) ديدم كه مشركان گلوي رسول الله صلی الله علیه و سلم را گرفته‌اند و تكان مي‌دهند و مي‌گويند: تو همان كسي هستي كه معبودان را‌ يكي دانسته‌اي، سوگند به خدا كسي جز ابوبكر رضی الله عنه به ‌او نزديك نشد، در آن زمان ابوبكر دو گيسوي بلند داشت، در حالي كه با سرعت مي‌آمد گيسوانش را كنار مي‌زد، آمد و گفت: واي بر شما! آيا مردي را مي‌كشيد كه مي‌گويد: پروردگارم الله ‌است و برايتان از جانب پروردگارش آيات و نشانه‌هاي واضح و و روشن آورده‌است! در آن روز ‌يكي از دو گيسوي ابوبكر كنده شد. راوي می‌گويد: علي مخاطبان را سوگند داد كه ‌آيا نزد شما مؤمن آل فرعون بهتر بوده ‌يا ابوبكر؟ مردم چيزي نگفتند، علي گفت: سوگند به خدا ابوبكر از مؤمن آل فرعون بهتر است، آن مرد که ايمانش را پوشيد، خداوند او را ستود. امّا ابوبكر جان و خون و مالش را در راه خدا فدا كرد(المستدرک(3/67)صحیح است برشرط مسلم و ذهبی موافق آن است).

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 1108
دیروز : 33105
بازدید کل: 14472316

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010