Untitled Document
 
 
 
  2024 Mar 29

----

19/09/1445

----

10 فروردين 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود:
« يُقَالُ لِصاحبِ الْقُرَآن: اقْرأْ وَارْتَقِ وَرَتِّلْ كَما كُنْتَ تُرَتِّلُ في الدُّنْيَا، فَإنَّ منْزِلَتَكَ عِنْد آخِرِ آيةٍ تَقْرَؤُهَا » (روايت أبو داود و ترْمذي)
" براي صاحب قرآن گفته مي شود، بخوان و به پله هاي بهشت بالا رو و تلاوت کن، چنانچه در دنيا تلاوت مي کردي، زيرا مقام تو در نزد آخرين آيه اي است که آن را مي خواني ".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>سیره نبوی>پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم > عزيمت سپاه اسلام از مَرُّالظَّهران به سوي مکه در رمضان سال هشتم

شماره مقاله : 1480              تعداد مشاهده : 347             تاریخ افزودن مقاله : 28/1/1389

 عزيمت سپاه اسلام از مَرُّالظَّهران به سوي مکه در هفدهم ماه رمضان سال هشتم هجرت
 

بامداد همان روز، يعني بامداد روز سه‌شنبه هفدهم ماه رمضان سال هشتم هجرت، رسول‌خدا -صلى الله عليه وسلم- مَرُّالظَّهران را به سوي مکّه ترک کردند، و به عباس دستور دادند ابوسفيان را در تنگه‌اي در آن ناحيه در دامنة کوه نگاه دارد تا لشکريان خدا از برابرش بگذرند، و آنان را ببيند. عباس نيز چنان کرد. قبايل، يکي پس از ديگري با رايت‌هاي مخصوص خودشان از برابر ابوسفيان مي‌گذشتند. هرگاه يکي از آن قبايل از برابر وي مي‌گذشت، ابوسفيان به عباس مي‌گفت: اينان کيان‌اند؟! مي‌گفت: مثلاً- سُلَيم! ابوسفيان مي‌گفت: من با سُليم چه کرده بودم؟! قبيلة ديگري از برابر مي‌گذشت، مي‌گفت: اي عباس، اينان ديگر چه کسان‌اند؟ عباس مي‌گفت: مُزينَه! ابوسفيان مي‌گفت: من با مُزينه چه کرده بودم؟! تا همة قبايل آمدند و گذشتند.. بدون استثنا، هر قبيله‌اي که بر او مي‌گذشت، نام آن را از عباس مي‌پرسيد، و چون عباس پاسخ مي‌داد، مي‌گفت: من با بني‌فلان چه کرده بودم؟! تا نوبت به رسول‌خدا -صلى الله عليه وسلم- رسيد که با لواي خضراء خويش به اتفاق مهاجر و انصار از برابر او بگذرند، در حاليکه سراپا غرق در آهن و اسلحه بودند! گفت: سبحان‌الله! اي عباس، اينان چه کسانند؟! عباس پاسخ داد: اين رسول‌خدا هستند به اتفاق مهاجر و انصار! ابوسفيان گفت: هيچکس را تاب و طاقت رويارويي با اينان نيست! آنگاه گفت: بخدا، اي اباالفضل، فرمانروايي و پادشاهي برادرزاده‌ات خيلي باشکوه و باعظمت شده است؟! عباس گفت: يا اباسفيان، اين پيامبري است! ابوسفيان گفت: پس در اينصورت پيامبري هم خوب است!

رايت انصار در دست سعدبن عُباده بود. وقتي از برابر ابوسفيان گذشت، به او گفت: امروز روز کارزار و کشتار است! امروز همه حرمت‌ها شکسته مي‌شود! امروز خداوند قريش را خوار گردانيد! وقتي رسول‌خدا -صلى الله عليه وسلم- برابر ابوسفيان رسيدند، گفت: اي رسول‌خدا، نشنيديد که سعد چه گفت؟ فرمودند: (و ما قالَ؟) مگر چه گفت؟! ابوسفيان گفت: چنين و چنان گفت! عثمان و عبدالرحمان بن عوف گفتند: اي رسول‌خدا، ايمن از آن نيستيم که سعد قريش را به کينه‌توزي واندارد!؟

رسول خدا -صلى الله عليه وسلم- فرمودند:

(بل اليوم يوم تعظم فيه الکعبة؟ اليوم يوم أعزالله فيه قريشاً).

«برعکس؛ امروز روزي است که در آن کعبه را بزرگ خواهند داشت! امروز روزي است که خداوند در آن قريش را عزيز گردانيده است!»

آنگاه نزد سعد فرستادند و لواء انصار را از او بازستاندند و به پسرش قيس دادند؛ منظورشان آن بود که لواء انصار از خانوادة سعد بيرون نرود. بنا به قولي نيز، لواء انصار را از آن پس به دست زُبير دادند.

 

به نقل از: خورشيد نبوّت، ترجمه فارسي «الرحيق المختوم» مؤلف: شيخ صفي الرحمن مبارکفوري، برگردان : دکتر محمدعلي لساني فشارکي



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

 از عقبه بن حارث روايت است: پس از وفات پيامبر صلی الله علیه و سلم با ابوبكر صدّيق از نماز عصر بيرون آمديم كه علي نيز با ما بود، در راه كه مي‌رفتيم به حسن بن علي كه با بچه‌ها بازي مي‌كرد، رسيديم، ابوبكر او را به ‌آغوش گرفت و بر گردنش سوار كرد و گفت: «بأبي یشبه النبي – ليس شبيهاً بعلي» پدرم فدايش باد! شبيه پيامبر است نه علي، علي می‌خنديد(مسند احمد، با تحقيق احمد شاكر، إسناد آن صحيح است. 1/170.).

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 1452
دیروز : 6572
بازدید کل: 6574818

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010