Untitled Document
 
 
 
  2024 May 17

----

09/11/1445

----

28 ارديبهشت 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

مثل المجاهد فی سیبل الله كمثل الصائم القائم القانت بایات الله، لایفتر من صلاة ولا صیام حتى یرجع المجاهد فی سبیل الله  [مثل مجاهد فی سبیل الله مانند كسی است‌كه روزها روزه و شبها شب نماز بخواند و بیدار باشد و آیات خدا را بخواند و این نماز و روزه او ادامه داشته باشد تا اینكه این مجاهد از جنگ برگردد یعنی در مدت جهاد او اگر كسی بچنین عباداتی مشغول باشد، چقدر ثواب می‌برد، مجاهد نیز این مقدار ثواب می‌برد]"‌. بروایت پنج نفر از محدثین بزرگ. 

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>خلافتها و حكومتهاي اسلامي>ابوبکر صدیق رضی الله عنه > تعیین حکام و گارگزاران منطقه‌ای در خلافت ابوبکر صدیق رضی الله عنه

شماره مقاله : 2648              تعداد مشاهده : 433             تاریخ افزودن مقاله : 24/5/1389

تعیین حکام و گارگزاران منطقه‌ای در خلافت ابوبکر صدیق رضی الله عنه
 
ابوبکر صدیق رضی الله عنه  برای مناطق مختلف، کارگزارانی تعیین کرد و اداره‌ی عمومی هر منطقه‌ای را به والی و کاردار آن منطقه سپرد. ابوبکر رضی الله عنه  در گزینش کارداران و والیان، شیوه‌ی رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  را ادامه داد و به همین جهت نیز والیانی را که رسول اکرم صلی الله علیه و سلم  پیش از وفاتشان بر مناطق مختلف گماشته بودند، هم‌چنان بر کارشان ابقا نمود و هیچ یک را برکنار نکرد مگر که او را به امارت منطقه‌ای گمارد که از موقعیت مهم‌تری برخوردار بود.[1] استراتژی ابوبکر رضی الله عنه  در تعیین و نصب والیان و کارگزاران، در درجه‌ی اول، ادامه‌ی مسؤولیت‌های کارداران زمان رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  بر پایه‌ی توانمندی‌های آنان بود؛ ابوبکر رضی الله عنه  در راستای اجرای این سیاست، شرح وظایف کارداران را بر اساس وظایف و مسؤولیت‌های کاردارانی قرار داد که شخص رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  آنان را تعیین و نصب نموده بودند. اختیارات و وظایف کارداران در دوره‌ی خلافت ابوبکر صدیق رضی الله عنه  از این قرار بود:
1ـ اقامه‌ی نماز و امامت مردم، وظیفه‌ی اساسی کارداران و والیان بود؛ چراکه نماز، دارای معانی دینی و دنیوی گسترده‌ای است که اهداف سیاسی و اجتماعی مهمی در خود دارد و بدین سبب نیز مسؤولیت امامت مردم و به ویژه نماز جمعه بر عهده‌ی والیان و کارداران بود؛ به عبارت دیگر والیان منطقه‌ای یا فرماندهان جنگی، مسؤول اقامه‌ی نماز نیز بودند.
2ـ فرماندهان لشکرها، برای جهاد و گسترش قلمرو اسلام، به سرزمین‌های مختلف اعزام می‌شدند و در عین حال مسؤول اداره‌ی امور مناطق فتح‌شده نیز بودند؛ گاهی خود فرماندهان جهادی، اداره‌ی اموری از قبیل تقسیم غنایم و نگهداری اسیران جنگی را عهده‌دار می شدند و گاهی نیز افراد دیگری را به نمایندگی خود برای انجام این امور یا مسایل دیگری نظیر مذاکره و صلح با دشمن، تعیین می‌کردند. اختیارات و وظایف فرماندهان جهادی شام و عراق، هم‌سان و برابر بود و تفاوت چندانی با حدود اختیارات و وظایف فرماندهانی که به جنگ مرتدین یمن، بحرین و عمان گسیل شده بودند، نداشت؛ چراکه با وجود تفاوت در دلایل و انگیزه‌های جبهه‌های آن روز، عملیات جهادی، ساختار و چارچوبی هم‌سان داشت.
3ـ اداره‌ی امور سرزمین‌های فتح‌شده و تعیین قاضیان و کارگزاران آن‌ها، معمولاً توسط فرماندهان لشکرها صورت می‌گرفت و به تایید خلیفه می‌رسید و گاهی نیز ابوبکر رضی الله عنه  از طریق مشورت و رایزنی، والیان مناطق فتح‌شده را تعیین می‌فرمود.[2]
4ـ کارگزاران مناطقی از قبیل یمن، مکه و طائف و دیگر بلاد اسلامی، از مردم قلمرو حاکمیت خود برای خلیفه بیعت گرفتند.
5 ـ کارداران منطقه‌ای، در پهنه‌ی امور مالی و اقتصادی نیز عهده‌دار جمع‌آوری زکات از ثروتمندان و توزیع آن درمیان فقرا یا گرفتن جزیه از غیرمسلمانان منطقه‌ی خود بودند؛ البته گاهی نمایندگان خلیفه یا کاردار منطقه، این مسؤولیت را در ادامه‌ی شیوه‌ی جمع‌آوری زکات و جزیه در زمان رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  انجام می‌دادند.
6 ـ تجدید قراردادهایی که در زمان رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  بسته شده بود، از کارهای انجام شده توسط کارگزاران ابوبکر رضی الله عنه  می‌باشد که از آن جمله می‌توان به تجدید قراردادی اشاره کرد که در زمان رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  و مسیحیان نجران بسته شده بود و والی نجران، بنا به درخواست مسیحیان آن‌جا، آن را تمدید کرد.[3]
7ـ اقامه‌ی حدود و مجازات‌های شرعی و هم‌چنین برقراری امنیت در مناطق مختلف بر عهده‌ی والی و کاردار بود. کارداران برای اجرای احکام و قوانین در صورت نبود نص، به اجتهاد خود عمل می‌کردند که از آن دست می‌توان به عمل‌کرد والی صنعاء (مهاجر بن ابی‌امیه) در مورد دو زن اشاره کرد که در نکوهش رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  و ابراز شادمانی بر وفات آن حضرت، ترانه‌سرایی کرده بودند.[4]
8 ـ کارگزاران، نقش مهمی در آموزش مسایل دینی به مردم و گسترش آموزه‌های اسلامی در مناطق تحت حاکمیت خود داشتند. بسیاری از کارداران دوره‌ی خلافت ابوبکر رضی الله عنه  بر اساس سنت رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  در مساجد کلاس‌های آموزش قرآن و احکام برپا می‌کردند. چراکه گسترش تعالیم و آموزه‌های دینی در اولویت حرکت رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  و خلافت ابوبکر صدیق رضی الله عنه  قرار داشت. برای نمونه می‌توان به کلاس آموزشی کارگزار ابوبکر رضی الله عنه  در حضرموت اشاره کرد.[5]
فعالیت‌های دینی کارگزاران ابوبکر رضی الله عنه  نقش مهمی در گسترش اسلام داشت؛ برپایی کلاس‌های آموزشی، موجب شد تا ارزش‌های اسلامی و پایه‌های دینی، در سرزمین‌های فتح‌شده یا مناطقی که مرتد شده و با جهاد ابوبکر رضی الله عنه  دوباره مسلمان شده بودند، محکم و استوار گردد؛ چراکه نومسلمانی برخی از مردم و عدم شناخت درست و بنیادین از آموزه‌های دینی، یکی از مهم‌ترین علل ارتداد بود. علاوه بر این باید دانست که فعالیت‌های دینی به مناطق تازه فتح‌شده یا نوبنیاد منحصر نبود و این فعالیت‌ها، در مناطقی چون مدینه، مکه و طائف که پیشینه‌ی مسلمانی بیش‌تری داشتند نیز وجود داشت و افرادی به دستور مستقیم خلیفه یا کارگزار وی، به مسؤولیت آموزش مناطق، گماشته می‌شدند.[6]
والی و کارگزار هر منطقه، به طور مستقیم، محدوده‌ی خود را اداره می‌کرد؛ البته در نبود وی جانشینش عهده‌دار اداره‌ی امور آن منطقه می‌شد. چنان‌چه مهاجر بن ابی‌امیه که از سوی رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  به امارت کنده گماشته شده بود و در زمان ابوبکر رضی الله عنه  نیز مأموریت یافت که در همان پست، انجام وظیفه کند، پیش از رفتن به یمن، بیمار شد و نتوانست بلافاصله پس از دریافت حکمش به یمن برود؛ به همین سبب پیکی به نزد زیاد بن ولید فرستاد که تا بهبود حالش، اداره‌ی کنده را عهد‌ه‌دار شود؛ این کار مهاجر بن ابی‌امیه مورد تایید ابوبکر صدیق رضی الله عنه  قرار گرفت.[7]
ابوبکر رضی الله عنه  پیش از آن‌که کسی را به فرماندهی لشکر یا منطقه‌ای بگمارد، با دیگران مشورت و رایزنی می‌نمود. مشاوران اصلی ابوبکر رضی الله عنه  عمر بن خطاب و علی بن ابی طالب و برخی دیگر از صحابه‌ی بزرگوار رضی الله عنه  بودند.[8] البته ابوبکر صدیق رضی الله عنه  با شخصی که قصد داشت او را به امارت بگمارد، مشورت می‌فرمود و هر‌گاه می‌خواست کاردار یا فرماندهی را به جای دیگری منتقل نماید، از خود آن فرد نیز نظر می‌خواست؛ چنان‌چه پیش از آن‌که عمرو بن عاص رضی الله عنه  را به فرماندهی لشکر فلسطین منتقل کند، از او نظر خواست و موافقتش را بدین منظور جلب نمود. ابوبکر صدیق رضی الله عنه  انتخاب ولایت حضرموت و یمن را بر عهده‌ی مهاجر بن ابی‌امیه نهاد و چون مهاجر، یمن را برگزید، ابوبکر رضی الله عنه  نیز او را والی یمن کرد.[9]
ابوبکر رضی الله عنه  همانند رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  عادت داشت که شایستگان قبایل و اقوام را والی و کاردار امورشان کند. چنان‌چه در مورد طائف، شخصی از خود طائفیان را به امارت گماشت. ابوبکر رضی الله عنه  هنگام انتصاب امیران و کارگزاران، در حکمی که به کارگزارش می‌نوشت، حدود ولایتش را تعیین می‌کرد و حتی در بسیاری از موارد مسیر حرکت کارگزار به منطقه‌ی مأموریتش را مشخص می‌نمود. خلیفه‌ی اول رضی الله عنه  در پاره‌ای از موارد، برخی از ولایت‌ها و مناطق حکومتی را ضمیمه‌ی استان‌ها و مناطق دیگر کرد؛ به عنوان مثال ولایت کنده را به زیاد بن لبید بیاضی سپرد که والی حضرموت نیز بود و بدین ترتیب زیاد بن لبید هم‌زمان کاردار کنده و حضرموت بود.[10]
برخورد و تعامل ابوبکر صدیق رضی الله عنه  با والیان و کارگزاران، رابطه و تعاملی احترام‌آمیز و در عین حال شفاف و روشن بود. کمیت و کیفیت ارتباط کاری و حکومتی کارگزاران و خلیفه، خوب و پیوسته بود. چنان‌چه والیان و کارداران به خلیفه نامه می‌نوشتند و از وی برای اداره‌ی امور راهنمایی می‌گرفتند؛ ابوبکر صدیق رضی الله عنه  نیز همواره کارگزاران را در اداره‌ی امور راهنمایی می‌کرد و درخواست‌هایشان را پاسخ می‌داد. فرماندهان و کارگزاران از طریق نامه و پیک به خلیفه گزارش کاری می‌دادند و خلیفه را از کم و کیف فعالیت‌های جهادی یا اداری خود آگاه می‌ساختند.[11] امیران و کارداران جهادی و منطقه‌ای هم از طریق پیک یا ملاقات، با یکدیگر رابطه داشتند که می‌توان به روابط والیان یمن و حضرموت با هم و یا ارتباط تنگاتنگ فرماندهان جنگی در شام اشاره کرد که در نشست‌های زیادی، مسایل جنگی و نظامی را با هم بررسی کردند. باید توجه داشت که بیش‌تر نامه‌های ابوبکر صدیق رضی الله عنه  به والیان و فرماندهان، حاوی مطالبی بود که آنان را به زهد و بی‌رغبتی به دنیا و رغبت به آخرت فرامی‌خواند. گاهی ابوبکر رضی الله عنه  نامه‌ای مشترک به تمام فرماندهان و والیان می‌نوشت و آنان را پند و اندرز می‌داد.[12]
در دوره‌ی ابوبکر صدیق رضی الله عنه  حکومت اسلامی به چندین ولایت و حوزه‌ی حکومتی تقسیم شده و برای هر ولایت، والی و کارگزاری از سوی خلیفه تعیین شده بود؛ مهم‌ترین حوزه‌های حکومتی دوره‌ی ابوبکر رضی الله عنه  عبارتند از:
1ـ مدینه: پایتخت حکومت اسلامی بود.
2ـ مکه: امیرش عتاب بن اسید بود که در زمان رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  بدین سِمت گمارده شد و در دوره‌ی ابوبکر رضی الله عنه  بر پُستش باقی ماند.
3ـ طائف: عثمان بن ابی‌العاص در زمان رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  به امارت طائف منصوب شد و ابوبکر صدیق رضی الله عنه  او را بر این منصب باقی گذاشت.
4ـ صنعاء: مهاجر ابی امیه، آن را فتح کرد و پس از پایان جنگ با مرتدین به عنوان والی آن‌جا منصوب شد.
5ـ حضرموت: فرماندارش، زیاد بن لبید بود.
6ـ زبید: فرماندارش، ابوموسی اشعری رضی الله عنه  بود.
7ـ خولان: یعلی بن ابی‌امیه به امارت آن گماشته شد.
8ـ جند: معاذ بن جبل رضی الله عنه  والی آن بود.
9ـ نجران: امیر آن، جریر بن عبدالله رضی الله عنه  بود.
10ـ بحرین: علاء بن حضرمی رضی الله عنه  والی آن بود.
11ـ جرش: عبدالله بن نور حاکم آن بود.
12ـ عراق و شام: فرماندهان لشکرهایی که بدین مناطق گسیل می‌شدند، زمام‌داری این مناطق را نیز عهده‌دار بودند.
13ـ عمان: حذیفه بن محصن رضی الله عنه  والی آن بود.
14ـ یمامه: سلیط بن قیس به فرمانداری آن منصوب شد.[13]


[1] الولاية علي البلدان، از عبدالعزيز إبراهيم العمري (1/55)
[2] الولاية علي البلدان (1/59)
[3] نگاه كنيد به: تاريخ طبري (3/165)
[4] شرح اين ماجرا در فصل سوم (مبحث جهاد ابوبكر صديق رضی الله عنه  با مرتدان) آمده است.
[5] الولاية علي البلدان (1/60)
[6] الولاية علي البلدان (1/61)
[7] الولاية علي البلدان (1/55)
[8] الولاية علي البلدان (1/55)
[9] مرجع سابق
[10] الولاية علي البلدان (1/56)
[11] الولاية علي البلدان (1/57)
[12] مرجع سابق، همان صفحه
[13] الدول العربية الإسلامية از منصور حرابي، ص96و97



به نقل از کتاب: ابوبکر صدیق(تحلیل وقایع زندگی خلیفه اول)، مؤلف :دکتر علی محمد صلابی، مترجم : محمد ابراهیم کیانی



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

امام مالک نیز از موسیقی و از گوش دادن به آن نهی نموده است. وی در پاسخ به سوالی درباره غنا و نواختن آلات موسیقی گفت: "آیا عاقلی هم وجود دارد که غنا و موسیقی را حق بداند؟ این کارها را نزد ما فاسقان انجام می دهند" [تفسیر قرطبی]

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 8442
دیروز : 17020
بازدید کل: 6614154

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010