Untitled Document
 
 
 
  2025 Nov 06

----

15/05/1447

----

15 آبان 1404

 

تبلیغات

حدیث

 

رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: "إن رجلا كان فيمن كان قبلكم أتاه الملك ليقبض روحه ، فقيل له : هل عملت من خير؟ قال : ما أعلم ، قيل له : انظر، فقال : ما أعلم شيئا، غير أني كنت أبايع الناس في الدنيا وأجازيهم، فأنظر الموسر، وأتجاوز عن المعسر، فأدخله الله الجنة" (روايت بخاري)
«يكى از كسانى كه قبل از شما زندگى ميكرد، ملك الموت (براى قبض روحش) نزد او آمد و به او گفته شد: آيا تا بحال كار نيكى انجام داده اى؟ او گفت: چيزى در نظرم نيست. به او گفته شد: بياد خود بياور. او گفت: چيزى در نظرم نيست، مگر اينكه با مردم در دنيا تجارت ميكردم (و به آنها قرض ميدادم) و آنها را پاداش ميدادم، بدين جهت كه اشخاص توانگر را مهلت ميدادم و اشخاص تنگدست را ميخشيدم. پس خداوند او را (بخاطر اين عمل او را بخشيد و) بهشتى كرد».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>خلافتها و حكومتهاي اسلامي>ابراهیم بن ولید بن عبدالملک

شماره مقاله : 2897              تعداد مشاهده : 474             تاریخ افزودن مقاله : 30/5/1389

خلافت ابراهیم بن ولید بن عبد الملک(127هجری) 


او ابراهیم بن ولید بن عبدالملک بن حکم برادر یزید بن ولید است، لقبش ابواسحاق القرشی بود و نام مادرش، أمة بربریه بوده است. او فردی سفید چهره، زیبا رو، دارای قامتی بلند، و متمایل به چاقی بود.

يزيد بن وليد قبل از وفاتش دستور داد كه براى برادرش ابراهيم بن وليد، بيعت ولايت عهدی گرفته شود و بعد از ابراهیم نیز عبد العزيز بن حجاج بن عبد الملك جانشين باشد.

علت تعيين وليعهد اين بود كه يزيد در سال صد و بيست و شش هجری بيمار شد به او پیشنهاد شد که آن دو تن را برای جانشينى خود تعیين كند؛ و گفته شده که قـدَريها بر يزيد اصرار كردند تا دستور دهد که فقط براى آن دو شخص بيعت بگيرند.

دوران حکومتی ابراهیم بن ولید استقرار مستحکمی پیدا نکرد، و او نتوانست زمام حکومت را به طور کامل به دست بگیرد، و مردم نیز با او برخورد متفاوت داشتند، امام طبری رحمه الله در باره رفتار مردم با او می گوید: مردم يک جمعه سلام خلافت به او گفتند و يک جمعه ديگر سلام امارت و يک جمعه به او سلام نمي كردند، نه به خلافت و نه به امارت، كارش بدين گونه بود تا مروان بن محمد آمد و او را از خلافت خلع كرد.

روایت شده که اهل حمص اولین کسانی بودند که بیعت با او را شکستند، ابراهیم برای گرفتن بیعت از اهل حمص، پسر عمویش عبدالعزیز بن حجاج بن عبدالملک را فرستاد تا به زور از آنها بیعت بگیرد، ولی آنها مقابله کردند، سپس مروان بن محمد وقتی که فهمید که اهل حمص در مقابل بیعت با ابراهیم مقاومت کرده اند، به آنجا رفت، و اهل حمص با او بیعت کردند.

اهل حمص بعد از بیعت با مروان، همراه او به سوی دمشق حرکت کردند، و در اثنای راه با لشکر ابراهیم بن ولید، که به فرماندهی سلیمان بن هشام بود برخورد کردند، دو لشکر به جان هم افتادند و در محلی به نام عین الحر(بین دمشق و بعلبک) با یکدیگر جنگیدند، که در نهایت لشکر سلیمان شکست خورده، وتعداد زیادی از آنها کشته و اسیر شدند.

سلیمان بعد از شکست در عین الحر، راهی دمشق شد، و نزد ابراهیم بن ولید و عبدالعزیز بن حجاج رفت، آنها در آنجا تصمیم گرفتند تا حکم و عثمان دو فرزند ولید بن یزید را قبل از رسیدن مروان به دمشق، به قتل برسانند، برای اینکه مروان برای آن دو نفر(حکم و عثمان) تعهد و وعده خلافت داده بود؛ پس هر دوی آنها را به قتل رساندند.

ابراهیم بن ولید و یارانش پس از قتل فرزندان ولید از دمشق فرار کردند، و در این هنگام مروان بن محمد به دمشق رسید، و بدون هیچ مقاومتی آن را در قبضه خود گرفت.

این واقعه در ربیع الآخر سال 127 هجری رخ داد، و از زمان به خلافت رسیدن ابراهیم تا روز فرار او از دمشق، بیشتر از چهار ماه به طول نیانجامید.

با فرار ابراهیم بن ولید، مروان خلافت را از او خلع کرده، و امور حکومت را به دست گرفت، ولی در زمان او هیچ آرام و قراری برای دولت اموی باقی نمانده بود، شورشها و نآرامی ها در حد زیادی گسترش پیدا کرده بود، و قدرت و شوکت دولت اموی در حال ضعف و فروپاشی به سر می برد.

سرانجام ابراهیم بن ولید بعد از خلع شدنش از خلافت، در سال 132 هجری وفات نمود و در بعضی از روایات آمده است، که بدست مروان کشته شده است. بر مهر انگشترش نوشته بود: " توکلت علی الحي القیوم".




ترجمه و تحقیق: أبو أنس

سايت عصر اسلام

www.IslamAge.com

مراجع و مصادر:
1- الدولة الأموية_ تألیف دکتر علی محمد صلابی .
2- سير أعلام النبلاء - تأليف : الذهبي - تحقيق شعيب الأرناؤوط .
3- سایت ويكيبيديا، الموسوعة الحرة

4- البدایة و النهایة - لابن کثیر

5- التاریخ الإسلامي - العهد الأموي- تأليف محمود شاكر

6- الکامل فی التاریخ- لابن الأثیر.

7- تاريخ ابن خلدون.

8- تاریخ الخلفاء، للسیوطی.

9- أواخر خلفاء بنی أمیة ، تألیف محمود شاکر.



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

از محمّد بن عقيل بن ابي طالب روايت است: علي رضی الله عنه براي ما سخنراني كرد و گفت: اي مردم! شجاع‌ترين مردم كيست؟ گفتيم: شما، اي امير مؤمنان! گفت: ابوبكر صديق رضی الله عنه شجاع‌ترين مردم است، در روز جنگ بدر ما براي رسول الله صلی الله علیه و سلم سايه‌باني درست كرده بوديم، گفتيم: چه كسي در كنار پيامبر صلی الله علیه و سلم از ايشان نگهباني مي‌کند تا كسي از مشركان به او نزديك نشود؟ كسي جز ابوبكر براي نگهباني نايستاد، او بود كه با شمشير از غلاف كشيده كنار سر مبارك او ايستاده بود، هرگاه كسي مي‌خواست به رسول الله صلی الله علیه و سلم نزديك شود ابوبكر با شمشيرش جلوي او را مي‌گرفت و من خودم (علي) ديدم كه مشركان گلوي رسول الله صلی الله علیه و سلم را گرفته‌اند و تكان مي‌دهند و مي‌گويند: تو همان كسي هستي كه معبودان را‌ يكي دانسته‌اي، سوگند به خدا كسي جز ابوبكر رضی الله عنه به ‌او نزديك نشد، در آن زمان ابوبكر دو گيسوي بلند داشت، در حالي كه با سرعت مي‌آمد گيسوانش را كنار مي‌زد، آمد و گفت: واي بر شما! آيا مردي را مي‌كشيد كه مي‌گويد: پروردگارم الله ‌است و برايتان از جانب پروردگارش آيات و نشانه‌هاي واضح و و روشن آورده‌است! در آن روز ‌يكي از دو گيسوي ابوبكر كنده شد. راوي می‌گويد: علي مخاطبان را سوگند داد كه ‌آيا نزد شما مؤمن آل فرعون بهتر بوده ‌يا ابوبكر؟ مردم چيزي نگفتند، علي گفت: سوگند به خدا ابوبكر از مؤمن آل فرعون بهتر است، آن مرد که ايمانش را پوشيد، خداوند او را ستود. امّا ابوبكر جان و خون و مالش را در راه خدا فدا كرد(المستدرک(3/67)صحیح است برشرط مسلم و ذهبی موافق آن است).

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 60263
دیروز : 19798
بازدید کل: 13237782

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010