Untitled Document
 
 
 
  2025 May 02

----

04/11/1446

----

12 ارديبهشت 1404

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرموده است: "إذا مات ابن آدم انقطع عمله إلا من ثلاث ، صدقة جارية ، أو علم ينتفع به ، أو ولد صالح يدعو له" (روايت مسلم) يعنى: "هنگامى كه بنى آدم ميميرد، عملش منقطع ميشود مگر از سه راه: صدقه جارية، علمى كه از خود بجاى گذاشته و به مردم منفعت برساند، فرزند نيكوكارى كه براى او دعاء كند"

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>نفقه

شماره مقاله : 692              تعداد مشاهده : 358             تاریخ افزودن مقاله : 20/6/1388

نفقه =‌هزینه زندگی 
قبلاگفتیم‌که نفقه و هزینه زندگی برشوهرش واجب است وحالا می‌خواهیم‌که نفقه والدین بر پسرشان و نفقه فرزند برپدرش و نفقه خویشاوندان و نفقه و هزینه زندگی حیو‌ان را ذکرکنیم‌: 

نفقه و هزینه زندگی والدین و اخذ آن از مال پسرشان 
هرگاه والدین -‌پدرو مادر-‌تنگ دست و فقیر و بی‌چیز باشند، و پسرشان قادر به تامین هزینه زندگی آنان باشد، نفقه آنان در این حال‌، بر پسرشان واجب است‌. بروایت از عماره بن عمیر از عمه‌اش آمده است‌،‌که او از عایشه پرسش نمود و گفت : 
یتیمی درآغوش من زندگی می‌کند، ایا من می‌توانم از مال او بخورم‌؟ عایشه گفت‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" إن أطیب ما أکل الرجل من کسبه وولده من کسبه [پاکترین و حلالترین چیزی‌که انسان می‌خورد آنست‌که ازکسب او باشد و فرزند هرکس از کسب او است پس می‌تواند از مال او بخورد]"‌.
و اما اینکه والدین از مال پسرشان چیزی بردارند و چیزی اخذکنند، این عمل برای والدین جایز است‌، خواه پسرشان اجازه داشته باشد یا اجازه نداشته باشد. و برای والدین تصرف در مال پسرشان جایز و روا است‌، مادام‌که تصرف اسرافکارانه و سفاهت گونه نباشد. 
بدلیل همان حدیث‌که‌گذشت و بدلیل حدیث جابرکه مردی‌گفت یا رسول من مالی دارم و فرزندی نیز دارم و پدرم می‌خواهدکه مال مرا از بین ببرد. پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت‌:" أنت ومالک لابیک [‌تو و مالت ازآن پدرت می‌باشی‌]‌". پیشوایان سه‌گانه فقهی می‌گویند پدرحق دارد، تنها بقدر رفع نیاز و تامین نیاز، ازمال پسرش برداشت کند. و اما امام احمدگفته است پدر حق داردکه از مال پسرش برداشت‌کند، هر اندازه‌که بخواهد، خواه نیاز داشته باشد یا نیاز نداشته باشد. 

نفقه پسر فقیر و تنگ دست وبی‌چیز، بر پدر ثروتمند واجب است 
همانگونه‌که نفقه و هزینه زندگی پدر بی‌چیز و تنگ‌دست‌، برپسر ثروتمندش و قادر بتامین زندگی وی‌، واجب است‌، نفقه پسربی‌چیزهم برپدر ثروتمندش واجب است‌، چون پیامبر صلی الله علیه و سلم به هند زن ابوسفیان‌گفت‌: " خذی من ماله ما یکفیک وولدک بالمعروف [از مال ابوسفیان آنقدر بردارکه برابر عرف برای زندگی خودت و پسرت کفایت کند]"‌.
امام احمدگفت‌: هرگاه پسر بسن بلوغ رسید و چیزی نداشت یا حرفه و شغلی نداشت نفقه و هزینه او از پدرش ساقط نمی‌شود تا زمانی‌که‌کسب و مالی ندارد. 

نفقه خویشاوندان 
علما و فقها در‌باره نفقه و هزینه خویشاوندان تنگ‌دست و بی‌چیز بر خویشاوندان ثروتمندشان شدیداً اختلاف دارند.
برخی‌گفته‌اند واجب نیست بلکه از باب نیکی و صله رحم است‌.
شوکانی‌گفته است‌، نفقه خویشاوند بر خویشاوند واجب نیست‌، مگر از باب صله رحم‌. اما اینکه نفقه اینها واجب نیست‌، بدلیل اینست‌که دلیل خاصی وارد نشده است‌، بلکه تنها احادیثی درباره صله رحم و پیوند خویشی آمده است‌،‌که عام می‌باشند و بدیهی است خویشاوندی‌که محتاج نفقه باشد، مستحقترین خویش است برای پیوند خویشی و صله رحم و خداوندگفته است‌:
" لینفق ذو سعة من سعته ومن قدر علیه رزقه فلینفق مما آتاه الله لا یکلف الله نفسا إلا ما آتاه سیجعل الله بعد عسر یسرا طلاق ٧ [هرکس دارای ثروت و رفاه وگشایش زندگی است باید از ثروت و دارائی خویش بر دیگران نفقه‌کند. یعنی آنهاکه امکانات وسیعی دارند باید از امکانات وسیع خود انفاق کنند و آنهاکه تنگدست هستند ازآنچه‌که خدا به آنها داده انفاق نمایند خداوند هیچکس را جز به مقدار تونائی‌که به او داده تکلیف نمی‌کند. خداوند بزودی بعد از سختیها آسانی قرار می‌دهد ]"‌.
" على الموسع قدره وعلى المقتر قدره بقره ٢٣٦ [هرکسی‌که امکانات و قدرت دارد باندازه خودش مکلف است و هرکس‌که فقیر است باندازه قدرتش مکلف است‌]"‌. 
 علمای شافعیه گفته‌اند: بر ثروتمند وکسی که امکانات وسیع دارد، نفقه بر او واجب است‌، خواه مسلمان باشد یا غیرمسلمان و باید این نفقه و هزینه را نسبت به اصول یعنی پدران و نیاکان هر اندازه بالا بروند و نسبت به فروع یعنی پسران و پسران پسران هر اندازه پایین بیایند انجام دهند و برای غیرآنها واجب نیست‌.
مالکیه‌گفته‌اند: نفقه بر او واجب نیست مگر برای پدر و مادر و فرزندان پسر و دختر، و برای نیاکان و نوه‌ها ودیگر خویشاوندان واجب نیست و اختلاف دین مانع این وجوب نمی‌شود. 
علمای حنابله نفقه خویشاوند فقیر را بر خویشاوند ثروتمند و دارای امکانات واجب می‌دانندکه اگر مالی را از خود بجای بگذارد از او ارث ببرد و دقیقاً نفقه را تابع و همگام با ارث می‌دانند، چون غرامت و غنیمت و حقوق یا هم متباذل می‌شوند. یعنی هرکس‌که در سود شریک باشد در زیان نیزشریک است‌. پس آنان نفقه والدین را هراندازه بالا بروند و فرزندان هر اندازه پایین بروند واجب می‌دانند و نزد آنان نفقه ذوی الارحام واجب نیست و ذوی الارحام‌کسانی هستندکه صاحبان فروض در میراث و ‌عصبات نیستند پس نفقه‌ای ندارند و نفقه‌ای هم برآنان نیست اگر از جهت اصول و فروع نباشد، خویشاوندیشان ضعیف است و نصی درباره آنان وارد نشده است نه ازقرآن و نه ازسنت‌. پس چون ازآنان ارث نمی‌گیرند، نفقه آنان نیز نمی‌پردازند. 
ابن حزم پا فراتر گذاشته وگفته است هرکس قدرت مالی داشته باشد بر او نفقه پدرو مادرو اجداد و نیاکان هر اندازه بالا بروند و برفرزندان هراندازه پایین بروند و بر برادران و خواهران و همسران واجب است در صورتیکه آنان محتاج باشند و در این حال این نفقه اجباری است و همه اینها در وجوب نفقه مساوی هستند و هیچیک بردیگری مقدم داشته نمی‌شود، واگرچیزی ازلباس و پوشاک و خوراک و نفقه آنها، باقی ماند واضافه آمد، او را برنفقه برمحارم و ذوی الارحام وکسانی‌که از او ارث می‌برند، مجبورمی‌کنند و این در حالی است‌که اینگونه اشخاص چیزی و عملی و شغلی نداشته باشند،‌که نفقه و هزینه زندگیشان را تامین‌کنند و اینها عبارتند از عموها و عمه‌ها هر اندازه بالا بروند و دائی‌ها و خاله‌ها هر اندازه بالا بروند و برادرزادگان هر اندازه پایین بروند، و هرکس از اینها اگر قدرت و امکان داشته باشد و بتواند زندگی‌کند وکسب و شغلی داشته باشد اگرچه آن‌کسب و شغل پست هم باشد نفقه‌شان واجب نیست‌، مگر والدین و نیاکان و جده‌ها و همسران‌که شخص موظف است‌که اینان را حفظ‌کند و تحت حمایت داشته و نباید بکسب پست اشتغال داشته باشند، اگرچه برآن قدرت هم داشته باشند و برای تامین نفقه این‌گونه اشخاص‌، اموال مازاد بر احتیاج او را می‌فروشند، از قبیل باغ و ملک و ‌آب و حیوان وکالاهای تجارتی او. و نفقه را ازآن تامین می‌کنند.

نفقه حیوان 
بر مالک حیوان و چهارپایان واجب است‌که هزینه زندگی و معاش آنها را تامین کند و خوراک وآب و علف آنها را مهیا سازد. اگرخود این‌کاررا نکند حاکم اورا مجبورمی‌کند واورا ملزم می‌سازد،‌که هزینه زندگیشان را بدهد یا آنها را بفروشد یا ذبح‌کند و اگر خود اقدام نکرد، حاکم بنا به مقتضای مصلحت و صلاحدید خود اقدام می‌کند و آنچه شایسته‌تر باشد آن را انجام می‌دهد.
1- بروایت از ابن عمر پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت‌:" عذبت امرأة فی هرة سجنتها حتى ماتت فدخلت فیها النار، لا هی أطعمتها وسقتها إذ حبستها ولا هی ترکتها تأکل من خشاش الارض [زنی بخاطرگربه‌ای دچارعذاب شدکه آن را زندانی‌کرده بود تا اینکه مرد و بخاطرآن داخل دوزخ شد نه به آن خوراک داد ونه آب‌، چون آن را حبس‌کرده بود و نمی‌گذاشت‌که از حشرات زمین هم تغذیه‌کند]‌’‌’‌.
٢-‌بروایت از ابوهریره پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت‌: “‌مردی در راهی می‌رفت و تشنگی بر او چیره شد، اوچاهی یافت وازآن پایین رفت وآب نوشید، سپس بیرون آمد و دید سگی از تشنگی زبان ‌کشیده و از شدت تشنگی خاک نمناک می‌خورد. آن مرد با خودگفت‌: آن سگ همان سختی را می‌کشدکه من می‌کشیدم و تشنگی آن مثل تشنگی من است لذا بداخل چاه رفت وکفش خود را پرازآب‌کرد و با دهان آن را نگه داشت تا اینکه ازچاه بالا آمد و سگ را سیراب‌کرد و خداوند جزای خیراو را داد و ازگناهان او درگذشت‌.گفتند: یا رسول الله مگر در نیکی با حیوانات هم برای ما پاداش هست‌؟‌گفت‌:" فی کل کبد رطبة أجر[خدمت به هر جاندار زنده‌ای اجر و پاداش دارد]"‌.



به نقل از:
فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردم‌سالاري، دوم 1387.




 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

از محمّد بن عقيل بن ابي طالب روايت است: علي رضی الله عنه براي ما سخنراني كرد و گفت: اي مردم! شجاع‌ترين مردم كيست؟ گفتيم: شما، اي امير مؤمنان! گفت: ابوبكر صديق رضی الله عنه شجاع‌ترين مردم است، در روز جنگ بدر ما براي رسول الله صلی الله علیه و سلم سايه‌باني درست كرده بوديم، گفتيم: چه كسي در كنار پيامبر صلی الله علیه و سلم از ايشان نگهباني مي‌کند تا كسي از مشركان به او نزديك نشود؟ كسي جز ابوبكر براي نگهباني نايستاد، او بود كه با شمشير از غلاف كشيده كنار سر مبارك او ايستاده بود، هرگاه كسي مي‌خواست به رسول الله صلی الله علیه و سلم نزديك شود ابوبكر با شمشيرش جلوي او را مي‌گرفت و من خودم (علي) ديدم كه مشركان گلوي رسول الله صلی الله علیه و سلم را گرفته‌اند و تكان مي‌دهند و مي‌گويند: تو همان كسي هستي كه معبودان را‌ يكي دانسته‌اي، سوگند به خدا كسي جز ابوبكر رضی الله عنه به ‌او نزديك نشد، در آن زمان ابوبكر دو گيسوي بلند داشت، در حالي كه با سرعت مي‌آمد گيسوانش را كنار مي‌زد، آمد و گفت: واي بر شما! آيا مردي را مي‌كشيد كه مي‌گويد: پروردگارم الله ‌است و برايتان از جانب پروردگارش آيات و نشانه‌هاي واضح و و روشن آورده‌است! در آن روز ‌يكي از دو گيسوي ابوبكر كنده شد. راوي می‌گويد: علي مخاطبان را سوگند داد كه ‌آيا نزد شما مؤمن آل فرعون بهتر بوده ‌يا ابوبكر؟ مردم چيزي نگفتند، علي گفت: سوگند به خدا ابوبكر از مؤمن آل فرعون بهتر است، آن مرد که ايمانش را پوشيد، خداوند او را ستود. امّا ابوبكر جان و خون و مالش را در راه خدا فدا كرد(المستدرک(3/67)صحیح است برشرط مسلم و ذهبی موافق آن است).

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 9738
دیروز : 16576
بازدید کل: 10482209

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010